..سکوت دیوار...

آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !

..سکوت دیوار...

آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !

با سلام

آمدم ...بنویسم ...آنچه خاک می خورد در این بی نهایت فکرم...

یه جند وقتی نبودم فکر کردم اما هنوز به نتیجه روشنی در مورده

مشکلم نرسیدم

بی خیالی فعلا بد نیست..

 

 

(راستی یه ما جرا که باعث شد چند ساعتی دور از افکار در هم بر هم کمی شاد باشم)

 

چند روزپیش داشتم از جایی می یومدم...ناگهان یکی از دوستان گذشته رو دیدم..

وای ...چه حس خوبی داشت... آقا رفتیم توی قدیم..... مسخره بازی و خنده بازار

عجب حالی داد..چقدر تو سر و کله هم زدیم..بعدشم............................

از گذشته ها گفتیم...از خاطراتی که همش خاطره شد.. .وای که چقدر لذت داشت

 

می دونید گاهی وقتها آدم لازم داره .........از پوست خودش بیرون بیاد بره تو

گذشته شایدم فکر کنه ببینه چی بوده حالا چی شده............شایدم یه وقتهایی

با کلاس بازی رو کنار بزاره بره تو فازه بی خیالی و بچگی ...خیلی حال می ده

گذشته ها..گذشتن...خاطره ها هم گذشتن..ما موندیم..و یه گذشته ای که خاطره شده..

شایدم آینده هایی که روزی قراره خاطره بشن...

یه توصیه:چیزی بیشتر از اونی که حقمونه نخواهیم!

 

روزی نمی رود که به یاده گذشته ها

در ظلمات ملال نگریم به حال خویش

یک دم نمی شود که به یاد گذشته ها

از فرط رنج سر ببرم زیر بال خویش

 

 

نظرات 24 + ارسال نظر
اردشیر پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:14 ق.ظ http://rira26.blogsky.com

بخت بد آدمها را
باد اگر می برد
باران اگر می شست
خوشبختی
تنها لحظه ای ماندن
در باد و باران بود!

گل همیشه بهار پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:23 ب.ظ http://marygold.blogsky.com

سلام دوست مهربون (اسمتم که نمیدونم ) ممنون که به وبلاگم سر زدی . آره همیشه همین جوره . عمری است
کتاب عشق ما
نقطه چین است
بنویس که از ظاهر امر
عمر براین است

یاسمنگولیوس پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 07:18 ب.ظ http://yasmangoolabad.blogsky.com

سلام عزیز
ببخشید دیر اومدم سر بزنم
آخه کلی مشق داشتم
مطالبت مثل همیشه محشره
عشق واقعیتی است
ونه حقیقتی
که عشق را در هیچ کجا
حقی نیست
توفنده و شورنده و سوزنده
که می گدازاند اول جان را
و بعد تن را
ابتدایش شادی و انتهایش غم
داغی است بر دل
که سوزشی در جان دارد
و نرمشی در چشم
و
واماندگی را در لحظه دیدار
بیداد از این ماندگار ترین
و شیرین ترین خطای دل ...

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:43 ب.ظ http://rue.blogsky.com

یادته یه روزی بهم گفتی هر وقت خواستی گریه کنی
برو زیرِ بارون که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه
و بهت بخنده ...
گفتم اگه بارون نیومد چی؟؟
گفتی اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره ...
گفتم یه خواهش دارم ؛
وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار ...
گفتی به چَشم ...
حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره ...
و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی

آوا پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:27 ب.ظ http://nesfe.blogsky.com/

سلام دوست عزیز.. ممنونم که بهم سر زدی. پستت رو خوندم . راست می گی بعضی وقت ها لازمه آدم از جایی که توش هست بیاد بیرون از بیرون نگاش کنه. بعضی وقتا لازمه که یادت بیاد یه روزی کی بودی و کجا بودی و چی کار می کردی. مرور خاطرات پست سر خیلی کیف داره. من که لذت می برم وقتی یاد روزهای گذشته زندگی ام میوفتم حالا چه خوب چه بدش...

داکسی جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ق.ظ http://doxy

صلام.!
خیلی وقت بود گه سرنزده بودی..با معرفت!
راستی اگر کمکی از دست من بر میاد برای حل مشکلت بنده حاضرم!!!

ریواس جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:55 ب.ظ http://never-off.blogsky.com

سلام!
ممنون که سر زدی.
من ولی بر خلاف تو زیاد دوست ندارم برم تو خاطرات، همیشه هم البته موفق نمی شم!
البته گاهی خیلی چیزا یادم می آد و خوب... ولی از اینکه تو گذشته زندگی کنم معذب می شم به شدت. کلا وقتی یه قضیه ای تموم می شه سعی می کنم تندی ازش نتیجه گیری کنم و پرونده اشو ببندم و فقط از نتایجش استفاده کنم!!!!
نمی دونم خوبه یا بد، ولی من همیشه واسه "فردا" خیلی ذوق دارم!!!!
اما اون بیخیالی رو وقتی جدا نمی شه داه حلی پیدا کردم، قبول دارم. ولی منصف اگه باشم معمولا راه حل هست، فقط شاید سخت باشه.من که هر جا بریدم کم کاری از خودم بوده...

KoUrOsH جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:06 ب.ظ http://hasratparvaz.blogsky.com/

salam azize dele baradar!

merC ke behem sar zadi!

jaleb minwisi hala miam bazam pishet!

فریناز جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:05 ب.ظ http://acoldemotion.blogsky.com/

سلام. خوشحالم که اومدی دوباره. من هر روز سر میزدم ولی دست از پا درازتر برمیگشتم!
منم موافقم که گاهی ادم بر گرده به گذشته. اینطوریه که میتونی برای آینده بهتر برنامه بریزی.خاطره ها همیشه من و آروم میکنن. حتی بدترینشون.
درهم و بر هم نبینمت! اگه کمکی از دست ما بر میاد بگو.

[ بدون نام ] جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:57 ب.ظ http://www.mah-setare.blogsky.com

سلام خیلی وقت بود نه تو نه من به هم سر نزدیم
من خیلی درگیر بودم با خودم با روحم
نمیدونم مشکلت چیه اما دعا میکنم دچار سخترین ها نشی مثل خودم
من همیشه از مرور خاطراتم دلم میگیره چون دیگه هیچ وقت تکرار نشدن
آسمان زیباست و امیدوارم تو آبی تر از ان باشی عزیزم

هادی جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:29 ب.ظ http://mrhadizadeh.blogsky.com/

مرسی

X جمعه 19 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:30 ب.ظ http://mahditahavi.blogsky.com/

آره باهات موافقم .....ولی دیگه نمیشه کاریش کرد ....موفق باشی

هدایی شنبه 20 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:39 ق.ظ http://dokhtarebarfi.blogsky.com

سلام من آپ کردم :)

ننه صغری و حسن علی بقال شنبه 20 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:29 ق.ظ http://khandevagerye.blogsky.com/

سلام. وآآآآآآآآآآی ننه. جوووووونی کجائی که یادت به خیر. ممنون بهمون سر زدی. بازم بیا اونورا. آپیدی خبرم کن ننه.

ساحل شنبه 20 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 04:08 ب.ظ http://ghessegoo.blogsky.com

سلام دوست خوبم
خیلی پریشون نوشتی
والان وقت بی خیالی نیست

آرمین یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ق.ظ http://rmin.blogsky.com

ممنون سر زدی...

بانوی دریا یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:16 ق.ظ http://banooeydarya.blogsky.com/

سلام
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی وبی خبری بود
موفق باشی :)***

بانوی دریا یکشنبه 21 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:33 ق.ظ http://banooeydarya.blogsky.com/

سلام
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی همه بی حاصلی وبی خبری بود
موفق باشی :)***

بچه درویش چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 04:27 ب.ظ http://bachedarvish.persianblog.com

من هم

نگین چهارشنبه 24 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 07:59 ب.ظ http://sayetarik.blogsky.com/

سلام دوستم. میدونی فکر میکنم مشکل تو هم مثل مشکل من نه با فکر کردن حل میشه نه میشه بی خیالش شد ولی توصیه میکنم زیاد خودت اذیت نکن چون هیچ کسی ارزشش بیشتر از خودت نیست... مرسی که بهم سر میزنی من چند روز نبودم حالا آپم بهم سر بزن خوشحال میشم

ایمان پنج‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:37 ب.ظ http://www.parvinetesami.blogfa.com

سلام
مرس که به من سر زدی ۴دیواری imanmax.blogsky.com
اسم بلاگت من رو یاد شعر فرامرز اصلانی انداخت . یه دیواره یه دیواره که پشتش .........
خیلی جالب . اگه می تونید برای حمایت از خاتون شعر و ادب پارس وبلاگ پروین رو لینک کنید مرسی

ستاره شنبه 27 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:45 ق.ظ http://harameyar.blogsky.com

سلام
تو کی هستی؟
از اون دسته افرادی هستی که هر وقت وبلاگمو دیده نظر گذاشته
اون هم نظری که معلومه بعد از خوندن دقیق مطالب بوده
خواستم بگم یه قرار چت با من بذار (صبح تا ساعت 10 آخه کارت من شبانه است)
می‌خوام بیشتر باهات آشنا بشم
راستی این وبلاگ رو هم یه نگاهی بنداز:
www.Dolatekarimeh.blogfa.com
ضمناً حتماً لینکت می زنم اما باید یه چیزهایی رو برات توضیح بدم

سلام
با تشکر از شما..اما وبلاگتون باز نشد..
........آی دی شما را من ندارم...

سارا جمعه 17 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:28 ب.ظ http://www.raghs-dar-shab.blogfa.com

سلام
اونقدا هم که فکر می کنی سخت نیست.طبق تجربه ی شخصیم فقط باید دنبال تجربه های جدید بود. همین.
خوشحال می شم بهم سر بزنی.

نسرین سه‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ب.ظ

ببین سعی کن یکم بی خیال باشی! زندگی ارزش هیچی رو نداره! همیشه با دوستات باش! بگو بخند! البته من معتقدم همه چیز سره جای خودش! به موقعش جدی باش! به موقعشم بگو بخند! خوب من نمی دونم تو در مورد من چی فکر می کنه حالا بعد یه قرن پیدام شده و دارم نظر می دم نه عزیز دلیل خاصی نداره! هر وقت کمکی خواستی من حاضرم واسه کمک کردن! یا حق!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد