..سکوت دیوار...

آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !

..سکوت دیوار...

آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !

با سلام

 

می دونی اگر آدم به آرزوش برسه می تونه چقدر زیبا باشه...

وای....یه حسی که نمی خواد اون را با هیچ وقت عوض کنه..

اما وقتی رسید یه تجربه جدید و زیبا...

اما بعدش خسته می شه....تازه می فهمه که بابا دنباله اون چیزی که آرزوش بوده نیست

تازه باید از اول شروع کنه...دنباله یه چیزه دیگه...

 

ببینید زندگی چه راحت بازی می کنه با آدمها...

 

زندگی...می دونی یه عمر تلاش می کنی تا برسی به عشقت شایدم آرزوهات

تازه می گی 50% خوشبختی را رفتم...شایدم همش را

بعدش باید تلاش کنی و لذت ببری از زندگی..

می دونی تلاش برای رسیدن از یه جا....

تلاش برای حفظ از یه جای دیگه...

 

ولی با یکی صحبت می کردم...چیزی از عشقهای دنیایی کم نداشت..

می دونید بهم چی گفت..

گفت تو زندگی همیشه همه چیز را می شه بدست آورد

اما لذت کناره هم بودن به این راحتی بدست نمی یاد

.پس بیاییم در بدست آوردنه لذت کناره هم بودن دقت کنیم.............

...................................................................................................

پس ای خدا لذت کناره هم بودن را به همه بده...

..................................................................................................

حالا یه شعر از فرهاد...

البته من شاعرش را نمی شناسم

 

تو هم با من نبودی

مثله من با من و حتی مثله تن با من

تو هم با من نبودی

آنکه می پنداشتم باید هوا باشد

و یا حتی گمان می کردم اینطور باید از خیل خبرچینان جدا باشد

تو هم با من نبودی...

تو هم از ما نبودی

آنکه ذات درد را باید صدا باشد

و یا با من چنان هم سفره شب باید از جنس من و عشق و خدا باشد

تو هم از ما نبودی

تو هم مومن نبودی

بر گلیم ما و حتی در حریم ما

ساده دل بودم که می پنداشتم

دستان نا اهل تو باید مثله هر عاشق رها باشد

تو هم از ما نبودی

تو هم مومن نبودبی

بر گلیم ما و حتی در حریم ما

ساده دل بودم که می پنداشتم

دستان نا اهل تو باید مثله هر عاشق رها باشد

تو هم با من نبودی ای یار..

ای آوار ای سیل مصیبت وار

 

.................................................................................................

...............................................................................................................................

 

نظرات 27 + ارسال نظر
هستی جمعه 8 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:44 ب.ظ http://delshoodegan.blogsky.com

سلام
شعر خیلی جالبیه
اما شاعرش شهیار قنبری
موفق باشی
یا حق

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین جمعه 8 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:48 ب.ظ http://rue.blogsky.com

نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را دیدم نگاهم کرد دل به او بستم ولی بعدها فهمیدم فقط نگاهم می کرد
.
.
.
.
دلت شاد

بدسکتور جمعه 8 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:17 ب.ظ http://badsector.blogsky.com

دعای حضرت یونس(ع):
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
اگر برای 25 نفر دعای حضرت یونس رو بفرستی همین امشب یه خبر خوش میشنوی...

سلام دوست عزیز.
خیلی ممنون که بهم سرزدی.
برام جای افتخاره که یه فردی با چنین وبلاگی تو وبلاگ من نظر میده...
می دونی دوست من! فکر کنم گناه من صداقت بوده.
هر چند گناه تو هم خیلی قشنگه.
برات آرزوی موفقیت می کنم.
بازم افتخار بده...

خزان نوشت شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:21 ق.ظ http://chayesabz.blogsky.com/

لذت زندگی در راهی است که می ریم ٬ نه هدفی که بهش کی رسیم!!!

دوست سایه شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:23 ق.ظ http://sayehetanha.blogsky.com/

رد نگاهت بر بوته های کنار راه

گذشتن از باغی کوچک

وفرا موش کردن همه چیز

شیرینی تمشکها کفایت می کند

چگونه فرا مو شت کنم

زحمتی بیهوده دقتی بسیا ر

گذاشتن رد ا شک

در انتهای نامه ای که هرگز خوانده نخواهد شد!

پرنده شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:51 ق.ظ http://avayidarbaran.blogsky.com

سلام
ممنون از نظزتون
نوشته های زیباییه
موفق باشید

یاسمنگولا شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:24 ب.ظ http://yasmangoolabad.blogsky.com

درووووووووووووووووووود
ببخشید دیر اومدم
امتحانام شروع شده ( گر یه )
راستی منم یه آرزوی بزرگ دارم که حالا حالا ها قرار نیست بهش برسم
اما قول دادم اینقدر انتظار بکشم تا موهام مثل دندونام سفید بشه
البته می دونم قبل از اون موقع بهش می رسم
اما بعد که بهش رسیدم به نظرت زندگیم تکراری می شه؟؟؟؟
واسم سوال شده

* یاس سفیدم* شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:36 ب.ظ http://yasesefid.blogsky.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااام

میدونم میدونم خیلی دیر کردم

به خدا به جون مامانم سفرم
باور کن


اومدم تبریک بگم همه ی عیدای این ماه رو

میدونم دوسم داری
هنوزم به یادمی

اخه منم دوست دارم

هنوزم به یادتم

فراموشم مکن دوست جون جونی


تاخیرهایم رو به بزرگی دلت ببخش


بهترین خاطره های زمستونی رو برا ت آرزومندم

ارادتمند
* یاس سفید*

فردان شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:28 ب.ظ http://aber.blogsky.com/

روزهای هفته رو گوش کن ان ه چهارشنبه جواب اولین جمله ات.اگه رسیدنی در کار باشه میشه هر کاری برای حفظ ش کرد ..اما راستش زندگی با ادما بازی نمی کنه مایم که با زندگی خودمون و دیگرون بازی میکنیم. توصیه خیلی خوبی بود

سیاوشی شنبه 9 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:51 ب.ظ http://arezoo62.mihanblog.com

سلام دوست خوبم...... در مورد این پست بگم عالی بود... ای کاش به آرزوهای محالمون می رسیدیم... ای کاش هر آشنایی عاقبتش جدایی نبود......
تا درودی دیگر بدرود.........

ساحل یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:41 ق.ظ http://sahel-oftadeh.blogsky.com

سلام
عیدتون مبارک
به منم یه سر بزنین
آخه حالا دیگه لیلای من عوض شده.

علی یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:01 ق.ظ http://ddn.blogsky.com

سلام
حرفات دله
مخصوصا چراغ قرمز و شعر پینک فلوید.نمی دونم چی بگم
خیلی خوب نوشتی یا بگم با درد نوشتی
لذت کنار هم بودن این روزا خیلی گرون شده
هر کسی نمینتونه داشته باشه ولی گاهی سوسوی نور چراغ توی کوچه می تونه یه اتاق تاریک رو از زوال در بیاره.
کاری که خورشید توی روز نمی تونه
یا حق
عیدت مبارک

تنــهاتـرین تنــهایـان یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:12 ق.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنــهاتـرین تنــها
0000000000000000
سلام همراه مهربون
عید سعید قربان بر شما و بر همه کسانی که در ذبح نفس خویش و در جهت قرب الهی
کوشش می کنند مبارک باد
بهترین عیدی در این روز پاکی نفس و نزدیک شدن به خداست که امیدواریم خدا
به همه ما این عیدی را مرحمت فرماید.
با آرزوی بهترین ها
در پناه حضرت دوست همیشه شاد باشی و امیدوار.
0000000000000000000000000000000000000
__________________امضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان

مجید یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:43 ق.ظ http://www.majid-85.persianblog.com

سلام دوست خوبم.........به وبلاگم دعوتت میکنم........

ستاره یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:08 ق.ظ http://setareh-banoo.blogfa.com

سلام
عیدت مبارک
شعر زیبایی بود
من وبلاگمو تغییر دادم
اپم وقت کردی بیا
موفق باشی دوست خوبم

مسعود یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:40 ق.ظ http://sama-love.blogsky.com

اماده تبادل لینک هستم.
لطفا یه سر بزن

فریناز یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:37 ب.ظ http://acoldemotion.blogsky.com

خوب همیشه همین طوریه! باید دنبال چیزای جدید باشی.
نباید با رسیدن به یکی از خواسته هات فکر کنی دیگه تمومه!
آرزوها آدم رو به تلاش وادار میکنند و تلاش آدم رو زنده نگه میداره!

یک آسمان عشق یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 05:55 ب.ظ http://www.lovesky.blogsky.com

با این نوشته روی دیوار موافقم ... بعضی وقتها نوشته های روی دیوار خیلی تا ثیر گذار تر از کتابها هستند

من یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:48 ب.ظ http://baray-e-man.blogsky.com

همه کس و همه چیز را دوست بدار
تا به هیچ کس و هیچ چیز دل نبندی

نگین یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:49 ب.ظ http://sayetarik.blogsky.com/

چه عجب آپ کردی!!!!!!!!!!فکر میکنم چون اون هدف که آدم بهش رسیده ولی هنوز در طلب چیزیه هدف نهایی نبوده و به سر منزل مقصود نرسیده و فقط فکر میکرده هدف نهاییش میتونه اینجا باشه!!!!!!!!!!چی گفتم؟!شما فهمیدین؟!

فروز یکشنبه 10 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:26 ب.ظ http://kashiekeder.blogsky.com

سلام
شاید همان تعریف از نگاه اقتصادی به انسان برای تایید حرفتان کافی باشه:انسان موجدیست با منابع محدود و خواسته های نامحدود. اره باید از کنار هم بودن لذت برد. باید این رو یاد گرفت.درباره اعتماد توصیه خوبی کردین.
شاد باشی.

لیلا(برای خودت زندگی کن) دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:19 ق.ظ http://www.u4u.persianblog.com/

سلام
خیلی متن زیبایی بود . به خصوص قدر پدر مادر ها را بدونین و اگه در کنارشون هستین از لحظا لحظهء این در کنار هم بودن استفاده کنین. من گاهی افسوس گذشته را می خورم .

تنهاترین تنهایان دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 12:10 ب.ظ http://www.tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنــهاتـرین تنــها
00000000000000000
............a$$...............s$
............f$$$'............s$$
............s$$$³´.......,..s$$³
..........h$$$$³.......s$'...$$³
.........i$$$$$.......s$³....³$
.....$...n$$$$$s.....s$³.....³,
....s$...'³$$$$$$@...$$$
....$$....³$$$$$$4...³$$s
...³$.....³$$$$$$$u..s$$$....s´
...`$$.....³$$$$$$$.$$$$...s³
....³$$s....³$$$$$$s$$$³..s$'
.....³$$s....$$$$$s$$$$'..s$$
..`s...$$$$...s$$$$$$$$³..s$$³..s
...$$.s$$$$..s$$$$$$$$$$$$$$³..s$
.s$.s$$$$s$$$$$$$$$$$$$$$$.s$$
..s$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$³
.s$$$ssss$$$$$$$$$$$$$ssss$$$$$´
$$s§§§§§،TANHATARIN§§§§§§§§§s$,
³§§§§§§§§§§§§§§s$s§§§§§§§§§§§§§s
³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§
..§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
..³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
...³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
.....³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
.......³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
...........³§§§§§§§§§§§§§§§³
..............³§§§§§§§§§§§³
...................³§§§§§³
......................³§³
توی این دلواپسی های مدام
جز ترانه های زخمی چی دارم ؟
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰00000000۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
__________________امضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان

الهه باران دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 04:24 ب.ظ http://elaheyebaran.blogsky.com

سلام دیوار مهربان
ممنون از اینکه اومدی
راستی گفتی در مورد اعتماد...منم سعی می کنم به راحتی این اعتماد با ارزش و دست هر کسی ندم
موفق باشی...

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:34 ب.ظ http://rue.blogsky.com

شادیها بهانه نمی خواهد
گریه هاست که بهانه می خواهد
.
.
.
دلت شاد

صونا دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1385 ساعت 09:10 ب.ظ http://hoveyat.blogsky.com

سلام
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست....
توصیه ی خیلی خوبی نوشته بودی،ولی حیف که دل بعضی وقتا نه حرف گوش کنه و نه عاقل که پند بگیره!

سلام
واقعا راست می گی...اون وقته که آدمها باید تلاش کنن با خودشون بجنگند..

شمیلا و فرهاد سه‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1385 ساعت 02:41 ق.ظ http://khalvatgah-yek-ashegh.blogsky.com

* * * * * * * * * *

سلام به دوست خوبم
ما هم آپ کردیم
خوشحال میشم نظر بدی

* * * * * * * * * *
پسر بچه‌ای وارد یک بستنی‌فروشی شد و پشت میزی نشست. پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد. پسر بچه پرسید: یک بستنی میوه‌ای چند است؟" پیشخدمت پاسخ داد : " 50 سنت". پسربچه دستش را در جیبش فرو برد و شروع به شمردن کرد. بعد پرسید:" یک بستنی ساده چند است؟" در همین حال تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند. پیشخدمت با عصبانیت پاسخ داد: "35 سنت". پسر دوباره سکه‌هایش را شمرد و گفت: "لطفا یک بستنی ساده". پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت. پسرک نیز پس از خوردن بستنی، پول را به صندوق پرداخت و رفت. وقتی پیشخدمت بازگشت، از آنچه دید حیرت کرد. آنجا در کنار ظرف خالی بستنی ، دو سکه پنج‌ سنتی و پنچ سکه یک ‌سنتی گذاشته شده بود برای انعام پیشخدمت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد