..سکوت دیوار...

آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !

..سکوت دیوار...

آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !

 

با سلام...

 

بابا تو می دونی دل دادن یعنی چه...

آره دل دادن یعنی یه شماره تلفن گرفتن...شاید دادن..

اونم تو خیابان...

بعدش تلفن بزنی...یا شاید بزنه...

کمی بخندی....کمی تو پوست خودت عروسی بگیری...

عشق...یعنی..؟؟

یه ماشین باشه....ببره دورت بزنه....

شاید یه فرحزاد بری...شاید بری فشن...

عشق... یعنی...؟؟؟

بری کافی شاپ....

شاید بشینی پای تلفن هی حرف بزنی...

یا شاید بشینی از بدی های مامان بابات بگی...

بعد هم پوله تلفن ...وای همچین بیاد که تلت قطع بشه....

عشق ...یعنی..؟؟؟

اونم بشینه برات تحلیل کنه...

عشق...یعنی..؟؟؟

اینکه نیشت تلخ باز باشه....

یا شایدم تو عشق را تو این می دونی که ...

تو ماشین بشینی جلو...

آره...خوب تو دوست نداری عقب بشینی...

آخه تو که هنوز عقده جلو نشستن داری از عشق چی می فهمی....

عشق...یعنی اینکه...

راحت همه چیز شاید با یه ماشین...شاید پول ...شاید...

راحت فراموش بشه...

عشق... یعنی اینکه...

تو اس ام اس بدی...

بگی:کجایی زندگیم....اونم مسخرت کنه بگه چه خره خوبیه!!

آره...عشق یعنی اینکه لوس بازی در بیاری...

یعنی راحت برای هیچ و پوچ تن فروشی کنی...

شاید امید به موندنه عشقت!!...

عشق... یعنی اینکه ...

دروغ بگی خونمون نیاورانه...

یعنی اینکه بابام بازاریه..

عشق ...یعنی اینکه...

راحت خودت را باختی....راحت خودت را گول زدی...

راحت به خودت ....تلخ خندیدی.........

......................عشق یعنی اینکه....

راحت...عین آب خوردن....!!

 

می دونی شاید گاهی این کارها...گشتن....تفریح کردن خوش بگذره..

اما بعضی ها تو این بازی ها الکی دل داده می شن...

و میشن عاشقی که حاضرن همه چیزشون را ببازن...

و شاید طرفشون هیچ احساسی نسبت ته این فرد نداشته باشه..

و آخرش بازی بیش نبوده که تو بازنده ای.....

 

می دونی ...خیلی دیدیم...اینقدر دیدیم...که حالم بهم می خوره...

شاید تا حالا اینقدر دیدیم که شاید تنهام...

می دونی ...بودن...داشتن راحته....

( 3 ساله )همین طور بوده که تا حالا دو سه روز بیشتر با کسی نبودی...

..........خداییش گاهی به بعضی چیزها خوب خندیدی...

دوستات همه می خوان آستین بالا بزنن.....تو خوبی....

همه ادعاشون می شه...

اما چه راحت سره هم را گرد می کنن...بخند...

...وقتی بهت می گن مغرور...تو بخند...

می دونی باید به آدمه نفهم خندید....

کو تا اونا بفهمن دیوار چیه که تو بهش دل دادی...

کو تا اونا بفهمن سکوت یعنی چه.....

شاید گاهی بهت می گن تو داغونی.......

...نمی دونم داغونی که همه دوستاش ...؟؟؟

.....شاید بیان اول با اون درد و دل کنن...!!!

می دونی حالم از اینا که عشق های خیالی دارن بهم می خوره...

واقعا دل به چی دادن...

 

بابا عشق یعنی آینده....دل می دی تا آینده را بسازی..

نه اینکه چند گاهی کوتاه خوش باشی...

تو عاشق میشی تا همیشه...شاید تا آخر عمر تنها نباشی.....

می دونی....نمی دونم چی بگم....

بعضی ها چه راحت عاشق می شن....

بابا ....عاشق نباید راحت عاشق بشه...

مگه از سره راه اومده که راحت سره راهش می زاری....

......عشق یعنی نگاه...نگاهی که گاهی پشت نگاهش نفست بند میاد...

...عشق یعنی سکوت.... سکوتی که هزاران حرف تو پشت دیواره سکوت انبار شده...

تا شاید یه روزی بتونی اون حرف ها را بزنی...شاید لذت درک با هم را بعد بفهمی....

بابا معنی زندگی...هدف از زندگی این نیست که....

می دونی معنی عشق اینه که تو به آرامشی برسی که همیشه از داشتنش خدا را شکر کنی....

....می دونی از ته دل خدا را شکر کنی....مغرور از داشتنه این عشق باشی...................

 

می دونی سادگی بعضی ها بد اذیتم می کنه....تلخ با سادگیشون می خندم...

امیدوارم همه روزی سادگی را کنار بزارن...

البته آدم هایی که فکر می کنن خیلی زرنگن ...محکوم به شکستن...

چون همیشه یکی زرنگ از تر خودشون وجود داره...و همون یه روز شکستشون می ده..

 

این نوشته ها شامله همه نمیشه....)

(من همه این چیزهایی که نوشتم را دیدیم...شاید لمس هم کردم!!!)

 

فکر کنم حقیقت تلخه....چون گاهی تلخ بهش می خندیم....

 

 

........................................................................................................................

نظرات 41 + ارسال نظر
نسی جوون دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:50 ب.ظ

به نام خدا
می خوام به سردی شب هام بخندم...
می خوام به پوچی فردا بخندم....
وقتی میبینمت با دیگرونی...
تو اوج گریه هام می خوام بخندم...
می خوام داد بزنم تنهایه تنهام....
می خوام وقتی بگم تنهام بخندم...

نسی جوون دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:54 ب.ظ

به نام خدا
سلام دوست عزیز...خوبییییی؟
عشق.... نمی دونم چیه....
شاید هیچ وقت سعی نکردم تجربش کنم...
شاید اصلا نمی دونم چیه....
شاید منم جز این آدما باشم...
شاید خیلی بدتر از اینا باشم...
حتما هستم....
حتما هیچی نیستم....

آدم ها خودشون خودشون را میسازن...

نسی جوون دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:55 ب.ظ

زندگی شاید تجلی یک نگاه به دستان منتظر باشد

زندگی شاید برآمدن خورشید از مغرب باشد
زندگی شاید یک صبح جمعه باشد.......

زندگی شاید یک غروب دل انگیز با گونه های خیس شبنم باشد

نسی جوون دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:58 ب.ظ

می خوام فراموشم کنی....
یه شعله ام نیمه راه......
باید تو خاموشم کنی.....
می خوام که گریه های من.....
مرهم زخم تو بشه.....

نسی جوون دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:00 ب.ظ

آره دسته....
ولی ای کاش....
نمی دونم....
می تونم بگم اشتباه کردم...
خیلی هم...

نسی جوون دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:03 ب.ظ

ولی عشق به پول و این چیزا نیست....
اون کسی که تو عشق به فکر این چیزا باشه نمیشه گفت عاشقه.....
ولی تو عشق محبت لازمه.....
ببین حرفایه جالبی زدی....
نه تفریح کردن دیگه معنی نمیده...
اصلا خوش نمی گذره...
چون همش یه جاهای تکراری...
همون آدماااااا....
همون چیزاااااا....
همون کارااااااااااااا.....

نسی جوون دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:05 ب.ظ

ببین حقیقت واقعا تلخه...
آدم نمی تونه خیلی راحت باورش کنه....
سعی می کنه دروغ بگه....
به خاطر اینکه اون چیز یا اون طرف و از دست نده....
ولی خوبم می دونه که چه اشتباهی کرده...
خوبم می دونه که هیچ چیز دررست نمیشه...
یا حق!

خزان نوشت دوشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:43 ب.ظ http://chayesabz.blogsky.com/

عکس هات جدیدآ خیلی با مزه شده.
اما راستش را بخوای به نظر من عشق یعنی :حال و اکنون و اینجا و این وقت و..................

....خوب از یه تازه کار بیشتر از این نباید انتظار داشت...

سهیلا سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:56 ق.ظ http://jazireyeman.blogsky.com

سلام
حرفات به دلم نشست
قشنگ می نویسی
از اینکه به وبلاگم سر می زنی ممنون

هستی سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:53 ق.ظ http://delshoodegan.blogsky.com

عشق شاید یه نگاه باشه وقتی دلت می لرزه
شاید یه خیال باشه تو این زمونه ....
شایدم چشمای خشک شده به در باشه
شاید همه چی باشه و هیچی نباشه
شاید انتظار و وفا و تنهایی باشه
اما هر چی که باشه باید تو رو به اوج ببره
نباید تحقیرت کنه نباید کندت کنه.........
شاد باشی
یا حق

نسی جوون سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:50 ب.ظ

به نام خدا
بهش بگین دق می کنم دستاش تو دستام نباشه...
تموم خاطراتمون نمک به زخمام می پاشه..
بهش بگین خاطرهاش آتیش به جوونم می زنه...
آسمونم زمین بیا بگید فقط ماله منه..
تو لحظه های بی کسی سهم من از تو دوریه..
اگه صدام در نمیاد دلتنگی و صبوری..
هر روز غروب دلتنگتم دوباره تنها می شینم..
هر وقت که بارون می باره تو رو کنارم می بینم...
هر رو از هر شب از خدا بدون فقط تو رو می خوام...
نگو واست غریبم...
نگو تو خوابت نمیام...
بگو توئم دوسم داری...
بگو دلتنگم میشی...
من فقط از خدا می خوام دوباره مهربون بشی.....

نسی جوون سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:56 ب.ظ

به نام خدا
می دونم برات عجیبه این همه اصرار و خواهش...
این همه خواستن دستات بدون حتی نوازش...
می دونم که خنده داره واسه تو گریون دردم..
می گذری از من و میری اما باز من بر می گردم....
می دونم برات عجیبه من با اون همه غرورم....
پیشه همه بدیهات چه جوری بازم صبورم..
می دونم واست سوال که چرا پیشت حقیرم....

نسی جوون سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:00 ب.ظ

به نام خدا
خوب بازم سلام... خوبییی دوست عزیز؟
بازم مزاحم همیشگی....
آره دوست خوبم باید فکر کرد... که دیگه اشتباه قبلی رو تکرار نکنم....
زندگی همینه دیگه... نمیشه کاریش کرد... باید باهاش ساخت.... زندگی منم این ریختیه دیگه.....
مرسی عزیز که این همه لطف داری به من....
بعدشم من که کاری نکردم دیگه نظر گذاشتن این حرفا رو داره....
بیخیال دوست جوونی همشهری یعنی همین دیگه...:->
یا حق!

بی کلام سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:18 ب.ظ http://be-happy.blogsky.com

سلام
چطوری ؟
آره .. آدم باید سخت عاشق بشه ... و اونوقته که دیگه اصلا خودتو نمی بینی ... دیگه هیچ کیو نمی بینی ... فقط عشقو می بینی ... به نظر من عشق یعنی هیچی ... یعنی هیچی هیچی و چون از اول هیچیه هیچ موقع هم تموم نمی شه ... و این قشنگش می کنه ...

شاد باشی دیواره ....

نسی جوون سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:00 ب.ظ

به نام خدا
بگذار تا شیطنت عشق چشمان ترا بر عریانی خویش بگشاید هر چند آنچه معنی رنج و پریشانی نباشد... اما کوری را هرگز به خاطر آرامش تحمل نکن...

نسی جوون سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:01 ب.ظ

گذر زمان برایم اهمیت ندارد.... اینکه الان کجای تقویم قرار دارم بازم اهمیتی نداره....
اما گذر لحظه هاااااااااااااااااااااا................

نسی جوون سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:05 ب.ظ

امروز دوباره تمام من...
دلش برای تو تنگ می شود...
آفتاب ته نشین می شود در من...
و اندوهی بی نام و نشان اوج می گیرد...
می گریزم اما خوب می دونم...
دیگر دلی برای دلم تنگ نمی شود....
یا حق!

مهناز سه‌شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:50 ب.ظ http://ziggy.blogsky.com/

سلام ...میگن گاهی یه نگاه کار یه دنیا حرف رو می کنه ...این همه چیزهای مختلف را که شاید ارزش دیدن هم نداشتن دیدی ...این اتفاق قشنگ اسمانی هم روش ..کی می دونه شاید مهر ماه به دلت افتاد....بازم انتخاب با خودت مدیر تبلیغاتی ماه نیستم که براش تبلیغ کنم ...می خواستم این فرصت رو ادم ها در اثر ندونستن از دست ندن ..همین ..راستی وبلاگت هم جالبه .... بازم بهت سر می زنم ...موفق باشی

نسی جوون چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:17 ب.ظ

به نام خدا
کاشکی این دیوار خراب شه...
من و تو باهم بمیریم...
تویه یک دنیایه دیگه دستای هم و بگیریم...
شاید اونجا تویه دل ها درده بی زاری نباشه...
میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه....
...........کاشکی این دیوار.....................

سلام
دیوار....شاید هنوز برای خراب شدنش زوده...

نسی جوون چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:20 ب.ظ

به نام خدا
سلام دوست جوونی....خوبییییی؟
داشتم همین جوری وبلاگ نگاه می کردم داخله یکی از وبلاگ ها این چند خط شعر و دیدم خیلی خوشم اومد گفتم واسه توئم بزارم....
قلب منو از تو جدا هرگز نکرده هیچ کسی
تو سهمی از وجودمی نگو به من نمیرسی
نگو که بین منو تو نشسته سایه کسی
نگو که از من دور شدی نگو به من نمیرسی

بیدقرمز چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:38 ب.ظ http://bideghermez.blogsky.com/

کی پا چشمت بادمجون کاشته؟!

شاید خودم!
نمی دونم چرا بعضی ها به حاشیه رفتن علاقه دارن...

نازنین چهارشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:25 ب.ظ http://www.nazzgolak.blogsky.com

سلام دوست عزیز به وبلگت به طور اتفاقی بر خوردم وجایش را دونستم که این شعرو تقدیمت کنم
عشق بردبار است..
عشق مهربان است...
عشق دراتش حسد..نمیسوزد..
عشق غرورندارد..
عشق نفع خودراخواهان نیست...
عشق خشم نمیگیرد..
عشق سو ظن ندارد...
عشق ازناراستی شاد نمیشود....اماازراستی به شعف می اید..
عشق دروغ نمی گوید...فریب نمیدهد..
عشق جایش را به نفرت نمیدهد....

فروز پنج‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:52 ق.ظ http://kashiekeder.blogsky.com

یه نظر نوشتم اما نمی دونم ارسالش کردم یا نه یعنی پنجره را بستم؟؟/ اما راستش عشق یه طورای دور شدن از ..
عشق دردانه و من غواص دریا میکده/سر فرو بردم در اینجا تا کجا سر بر کنم
بیداری هم هست همان بهوش امدن اما ..
رسیدن به آرامش رو برای سکوت دیوار آرزو می کنم.

یاسمین ( حرفهای یه دختر غمگین پنج‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:31 ق.ظ http://rue.blogsky.com

آره عشق اینروزها شده همین چیزایی که تو اولش گفتی..اما چرا باید اینطور باشه؟!!!!افسوس که حرمت هر چیزی رو از بن بردیم...
دلت شاد

نسی جوون پنج‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:23 ب.ظ

اونی که از همه شیرینتر رفته
جای خالیش تو خونه سبز شده رفته
اونی که از همه بهتر واسه من بود
من و تنها با خودم گذاشته رفته
دیگه رفته دیگه رفته دیگه رفته
اونی که اسمش تو قلبم نوشته
واسه هر چی خاطرس مثل فرشته
اونی که بهار عشق و با خودش داشت
مثل پاییز اومد و با برگا رفته
دیگه رفته دیگه رفته دیگه رفته
اونی که مثل فرشته
واسه من عشق و نوشته
واسه یادای گذشته
جای شیرینی گذاشته
دیگه رفته دیگه رفته دیگه رفته!!!!!!!!!!!

نسی جوون پنج‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:25 ب.ظ

به نام خدا
........................سکوت نشانه قدرت .......................

بوسه پنج‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:15 ب.ظ http://www.bose.blogsky.com

سلام عزیزم
امید وارم که حالت خوب باشه.
وبلاگ خیلی خوبی دارید.
****************
یادم بمون یه وقت نرم ز یادت
یادت باشه یادت باشه
کی بود که هی عشقو نشون میدادت
شبا که تنها توی راهی
محو نگاه اون ستاره هائی
یادت باشه که یارت
یه گوشه ای نشسته تو تنهائی
دل ناگرونم که ز یادت برم
نمیره این غصه دیگه از سرم
یادم بمون ای مهربون
یه وقت نشی نامهربون
*****************
پاینده و پیروز باشی .
خدا نگهدار.

گل داوودی جمعه 26 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:41 ق.ظ http://goledavoodi.blogsky.com

سخن کز دل براید
نشیند لاجرم بر دل...
خیلی چسبید

مهتاب جمعه 26 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:51 ب.ظ http://jodi.blogsky.com

سلام دوست عزیز
آخ که همش حرف دل من بود . عالی بود عالی . خیلی ها با این بازی های بچگانه واژه ی عشق را لکه دار کردند . عشق باید باعث تعالی آدم ها بشه نه به سخره گرفتنشون.
شاد و سربلندباشی
به امیددیدار

نیلوفر جمعه 26 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:36 ب.ظ

بگذر بی کلام از این راه بی سایه....
من نیز گذشتم....

سعید جمعه 26 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:20 ب.ظ http://mastaneh.blogsky.com

سلام ...

متاسفانه منم نه تنها اینهایی که گفتی رو دیدم بلکه یکی دو بار هم تجربه کردم. بدبختانه جزء همون بازنده هایی بودم که این بازی کثیف رو جدی گرفته بودم ...

دستت درد نکنه که حرف دل مارو زدی ...

ستاره شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:31 ق.ظ http://http://www.setarehcheshmakzan.blogsky.com/

سلام
ممنون از نظرت

سیمین روزگرد شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:12 ب.ظ http://ghamnamecimin.blogsky.com

زیبا بود و به حق...عین واقعیات امروزمان

حرف های دل شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:36 ب.ظ http://qaasedak.blogsky.com

سلام...
ممنون که پیشم میای...


متن زیباییییی بود ...
عشق یعنی اینکه دل بدی تا آینده بسازی...
دل دادیم ولی آینده رو ازمون گرفتن(فعلا)

عشق یعنی نگاه ...نگاهی که گاهی پشت نگاهش نفست بندمیاد و بند میومد نفسمون ...

عشق ما سکوت بود ولی سکوتومونو شکستن ...

و افتخار میکنم که عاشقش بود و هستم
عاشقم بود و هست ولی ...

فقط خدا صدای دل های عاشق و گریه هاشونو تو دل شب مشینوه و حتما صدای دل ما رو هم شنیده ...

ببخش سرتو درد آوردم.
بازم پیشم بیا.

بهاره یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:16 ق.ظ

سلام
اما نه از نوع دیواریش.
وای جمعه از یه دیوار بالا رفتم. باورم نمیشه چه حالی داد
وقتی پریدم پایین کلی به خودم افتخار کردم
کلی میوه از باغ کندیم و خوردیم بعد هم زدیم به چاک. چه حالی داد کلی هم بردیم خونه .
تا خونه فقط میخندیدیم.
بهاری باشی بازم به ما بسر

...نگفتی خیلی ها از این دیوار ها رفتن و بالا و افتادن و...

پرستو یکشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:47 ق.ظ http://avayidarbaran.blogsky.com

سلام/ه تعبیر خوبی ازز عشق نیست/نه من موافق نیستم/ممنون از نظر لطفتون/موفق باشید/نوشته های زیبا اما نه نه اصلا عشق این نیست

می دونی به نظره من هر کسی تعبیره خاصی از عشق داره...

بهار(دختر غریب بارون دوشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:12 ق.ظ http://www.baharebarooni.mihanblog.com

سلام...
شاید به خاطر همینه که دکتر شریعتی می گه....
خدایا به هر آنکه دوست می داری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر که دوست تر می داری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر......
.................................................................
عشق یه مفهوم خشک و تو خالی که هیچی ازش نفهمیدم جز یه خنده ی تلخ زود گذر..........
بمونی خوب من
بهاربارونی

آدمک باران دوشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:33 ق.ظ http://adamakebaran.blogsky.com

عشق یعنی نگاه
نگاهی که همیشه نه گاهی؛ نفست پشت نگاهش بند میاد.
عشق یعنی شور و شوق در سکوت
چشم هایی که بدون کلام حرف میزنند نیایش می کنند...
عشق یعنی زندگی نه نابودی...

حامد سه‌شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:20 ق.ظ http://bibahar.blogsky.com

سلام. این ثانیه ها رو مدتهاس از دست دادم. تخیلات من در قالب پست ناشی از دلتنگی های وسیعه. چرت و پرت زیاد میگم ؟

بی کلام سه‌شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:24 ب.ظ http://be-happy.blogsky.com

سلام
چرا ساکتی؟
یه حرفی بزن ....
یه چیزی بگو ....
حداقل جواب سلاممو بده ...

سلام...به روی ماهت!

ساناز چهارشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:23 ق.ظ http://love-abadiam.blogsky.com

سلام
ممنون که به وبلاگ من اومدین.وبلاگ خیلی خوبی دارید خوشحال میشم با هم تبادل لینک کنیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد