..سکوت دیوار...

آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !

..سکوت دیوار...

آهای تو که گوش به دیوار گذاشته ای...منتظری تا کسی صدایت کند !

با سلام..

 

در زندگی زخم هایی هست که مثله خوره روح را آهسته در انزوا میخورد

و میتراشد

این درد ها نمی توان به کسی بیان کرد...چون عموما عادت دارن که این

درد های باور نکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند

و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان

سعی می کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند..زیرا بشر هنوز

چاره و دوائی براش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی است...البته به وسیله

شراب و خواب مصنوعی بوسیه افیون و مواد مخدر است...ولی افسوس که تاثیر

اینگونه داروها موقت است و بجای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می افزاید..

 

خوب کتابه عجیبی است...کتابه بوف کوره ... صادق هدایت...

نوشته هاش...عشقش..رویاهاش...لحظه نابودیش...تنهاییش..و مرگش...همه و همه را زیبا بیان

 کرده..

و گفت مرگ حقیقتی است که دروغ نمی گوید...

 

می دونی اولش را که نوشتم...شاید خودم واقعا درک کردم...واقعا گاهی آدم ها درد هایی دارن

که هر چه برای بهترین هم رازتان هم بگید درک نمیشه...و شاید فقط کمی آرام شدید..

گاهی هم از طرفه همرازتان....داغون...خراب...خطاب می شید...

بعضی از درد ها بهترشون اینه که تو این دل بمونن...شاید تا آخر عمر..

شاید یادگاره همیشگی زندگیت باشن که تا آخر عمر زمانی که یادش می کنی...آهی سرد

می کشی...

آهی که اشتباهاته خودت باعثش شدن...

 

می دونی همیشه فکر می کنم که هر کس برای خودش زندگی عجیبی داره...

راستش زندگی همه یه داستانه از رسیدن و نرسیدن به آرزوهایی که شاید شب و روز را به عشق

 همین چیزها سر کردند..

یادمه پیش یکی از دوستام بودم...صحبت می کردم...حس عجیبی داشتم...نمی دونم داشتم

منفجر میشدم..

....گفتم می دونی چرا ما زود باید تجربه می کردیم و خام توی تجربه هامون می باختیم.....

............ولی همین تجربه ها شاید سخت تو دلمون موند.......

تجربه هایی که بعضی ها هر روز تجربه می کنن و می بازن...اما فکر می کنن پیروزه این بازی

هستن...

...........بازی زندگی چه بخواهی ...چه نخواهی.... تو بازیگرشی....................

 

 

در آینه اتومبیلم خورشید پایین می رود..

در پس پل های جاده غرق می شویم

و من به تمامه کارهایی فکر می کنم که نا تمام رها کرده ام..

و از دلشوره در عذابم..

 

می دونی زندگی شاید زیبا تر میشه که همیشه یکی باشه انتظاره دیدینت را بکشه...

یعنی وقتی نیستی یکی منتظرت باشه...

 

                                      ........ دیوار! .......

 

نظرات 37 + ارسال نظر
یاسمنگولا پنج‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:29 ب.ظ

شنوندگان عزیز توجه فرمایید
شنوندگان عزیز توجه فرمایید
یاسمنگولا جون به وطن جون بازگشت

خوش آمدی!

شیما پنج‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:43 ب.ظ http://just-a-day.blogsky.com

سلام
خط به خط نوشته هات حقایقی از زندگیه که گاهی میشه گفت ناراحت کننده است
اینکه ما آدما هر چقدر هم همراز و همزبون هم باشیم اما بازم یه راز ها یه حرفا یا زخمهایی هست که برای دیگران قابل درک نیست...یه جورایی همه با اینکه توی جمع هستیم اما تنهاییم...همون طور که تنها به دنیا میایم و تنها تر از دنیا میریم...زندگی رو هم تنهایی تجربه می کنیم...هر کس یه جور...
یه جایی خوندم که هر آدمی به اندازه ی حرفهای ناگفته اش سنجیده میشه نه حرفهایی که به زبون میاره...زیاد معنیشو نگرفتم...یعنی دلیلش رو...اما حتما حکمتی توشه...
عالی بود دوست من...مثل همیشه... شاد باشی

هستی پنج‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:53 ب.ظ http://delshoodegan.blogsky.com

بوف کور رو دوبار خوندم اونم چه طوری دسته جمعی با بچه ها یکی میخوند بقیه تحلیلش میکردن اونم چه تحلیلی
اما یه نتیجه که گرفتیم که تموم شخصیت های داستان خود نویسندس....
از نظر من بیشتر شبیه هذیان دم مرگ میمونه گنگ و نا امید و نامفهوم....
وتنها همون جمله اولش و دوس دارم
همه ی ما زندگی منحصر به فردی دارم مث یه متن یه صحنه که فقط واسه تو نوشته شده نه هیچ کس دیگه....
و ما ناگزیر از بازی....
شاد باشی
یا حق

آیدا جمعه 30 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:29 ق.ظ http://ayda16.blogsky.com

و اگر هیچ کس منتظرت نبود ؟؟؟‌
واگر تنها منتظر کسانی بودی کهمیدانستی نمی آیند ؟؟؟

مرتضی جمعه 30 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 06:03 ق.ظ http://gvan.blogsky.com

باسلام یادته کی به ماسرزدی..بارفت وآمدخوشت نمیاد؟اگرنامت دیواره خودت دیوارنباش. شادباشی

آتنا جمعه 30 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 01:34 ب.ظ http://www.partenon.blogsky.com

گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟ پر می زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟ تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبِِِِزِِِ سرآغاز سال کو؟ رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟

[ بدون نام ] جمعه 30 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:10 ب.ظ http://www.deltangiii.blogsky.com/

سلام
خوبی
چطوری
دیگه نمیای ها
خوشحال میشم باز بیای جدی می مگ
نظرات جالب واسم میزاری
مممنون
اپم

سارا خانم جمعه 30 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 05:57 ب.ظ http://biriaaa.blogsky.com/

سلام رفیق
میایی
منو شرمنده میکنی
منو ببخش
این مدت تو لک بودم
حالا بهترم
تو خوبی
من دارم میرم دانشگاه
ولی سر میزنم
تا بعد

بی کلام شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:32 ب.ظ http://be-happy.blogsky.com

سلام ....
چطوری؟ خوفی؟
آره خب ! این خیلی خوبه که بدونی یکی هست که همیشه منتظرته . یکی باشه که کنارش راه بری و احساس آرامش کنی .. شاید این هم خوب باشه که بهش فکر کنی و به خاطراتی که با هم داشتین بخندی و گریه کنی ...

دیروز داشتم فکر می کردم یه ساله که با هیچ کی حرف نزدم .... و این خیلی دلتنگیه ...

یک آدم اینجوری شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 02:55 ب.ظ http://yekadameinjoory.blogsky.com

سلام قاقای دیوار!
خوبی؟
خیلی قشنگ بنوشته بودی!
منم به روز استش ...! و خوشحال می شه اگه دیوار مهربونی مثل شما بهم دوباره سر بزنه!
قربانتان قاقای دیوار یک آدم اینجوری!

شهاب شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 04:14 ب.ظ

مرسی که سر زدی.
عالی مینویسی.
موفق باشی

رئوفه - حسرت پرواز شنبه 31 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:03 ب.ظ http://www.hasrate-parvaaz.blogsky.com

سلام دوست خوبم.خوشحالم که به وبلاگ ناچیز من رنگ محبت زدی. و شرمندمم که زودتر نتونستم بیام.حالا خوشحالم که اینجام.متن زیبایی بود وتقریبا همصدای دل خودم.خوشحال میشم بازم منو قابل بدونی و تنهام نذاری.با اجازه شما رو لینک میکنم.شاد باشی

صبا و پرهام یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:19 ب.ظ http://anymoanyma.blogsky.com

هااااااااااای

اومدم بگم که یه جایی توی گوشه وب یه دختر خیلی خسته نشسته داره وبت رو میخونه

.

هوناز یکشنبه 1 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:49 ب.ظ http://sadegiha.blogsky.com

خودموسرگرم کنم؟ پس تکلیف رویاهام که هنوز بهشون نرسیدم چی میشه؟

می دونی رویا...گاهی دست نیافتنیه...فقط خودمون باهاش الاف کردیم..

شاعر غزل درد دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:46 ق.ظ http://ghazaledard.blogfa.com

سلام به شما و وبلاگ زیبای شما
هدیه به شما:
چون چشمی به در خشکیده

یخ بسته ام

ای کاش تور ماهی گیر خالی

ای کاش قفس به منقار پرنده

ای کاش کپه ای زنجیر بر کف زندان

ای کاش بی علت نرفتن

ای کاش می رسید مرگ ای کاش ها

آه!

چقدر خسته ام

دوست پاییزی دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ب.ظ http://mehr-64.blogsky.com

سلام
جالب بود..
ولی به نظرم انتظار سخته..چه واسه کسی منتظر بمونی..چه کسی منتظرت باشه..ولی وصال بعد از انتظار شیرینه..

شاد باشی

پ دوشنبه 2 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:52 ب.ظ http://avayidarbaran.bgsy.com

سلام/من بوف کور و نخوندم/ راستش استادمون گفت: افسردگی میاره..وولی خیلی مشتاقه بخونمش..باید جالب باشه//اما من عقیده دارم/عشق هرگز نمیمیرد.
نوشته هاتون جالب بود..موفق باشید

نیما سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:35 ق.ظ http://www.berangesharab.blogsky.com

حرف هدایت انتظار نیست.... باز بوف کور بخون

فردان سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:55 ق.ظ

به یه بازی دعوت شدی یه سر به من بزن...

رئوفه - حسرت پرواز سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:41 ب.ظ http://www.hasrate-parvaaz.blogsky.com

سلام دوست گلم.آپم.خوشحال میشم با نگاه زلالت همراهم باشی.چشم انتظارت هستم.شاد باشی

غریبه سه‌شنبه 3 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:34 ب.ظ http://newmoon.blogsky.com

بسیارى از ما زندگى خود را به دویدن در پشت سر زمان می‌گذرانیم امّا تنها هنگامى به آن می‌رسیم که بر اثر سکته قلبى یا در یک تصادف رانندگى به خاطر عجله براى سر وقت رسیدن به سر قرارى، بمیریم. بسیارى از ما آنقدر نگران و مضطرب زندگى خود در آینده هستیم که زندگى خود در حال حاضر، یعنى تنها زمانى که واقعاً وجود دارد را فراموش می‌کنیم. همه ما در سراسر جهان، زمان برابرى در اختیار داریم. هیچکس بیشتر یا کمتر ندارد. تفاوت در این ا

من چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:55 ق.ظ http://rare.blogsky.com

سلام دوست عزیز. مطلب امروزم رو هم بخون.
هر چه مقصد بزرگتری داشته باشی باید زحمت و تلاش بیشتری بکشی واسه رسیدنش

شیدا چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:26 ب.ظ http://www.rozehsiah.blogsky.com

سلام - خوبه تنهایی نه بیش از حد ............

بهار(دختر غریب بارون چهارشنبه 4 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 05:44 ب.ظ http://www.baharebarooni.mihanblog.com

سلام .......
سکوتی که پشت یه دیواره و احساسش قشنگه و پر حرفه
احساست قشنگه
بمونی
بهاربارونی

دختر پارسی پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:49 ق.ظ http://www.i-am.blogsky.com

salam
are sakhte!

مهدی-(دفتر عشق) پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 09:24 ق.ظ http://daftareshghe.blogsky.com

سلام دوست عزیز.
*دفتر عشق* به روز شد . منتظر حضورت هستم.
شاد باشی
التماس دعا

*************
عشق یعنی خون دل یعنی جفا عشق یعنی درد و دل یعنی صفا عشق یعنی یک شهاب و یک سراب عشق یعنی یک سلام و یک جواب عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز عشق یعنی عالمی راز و نیاز
---------------------------------------

شیما پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:06 ب.ظ http://mohandesshsh.blogsky.com

ممنون از اینکه با نظراتت دلگرمم میکنی

افسانه پنج‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:50 ب.ظ http://mosafere-tanha.blogsky.com

سلام خوبی؟
مرسی که سر زدی و ممنون از لطفت

دیری است که از تو خبری نیست غریبه بر ماتـم و دردم گذری نیســت غریبـــــه آن روز دلم از بودن تو شاد ترین بـــود حالا زمن آشفته تــــری نیست غریبـــه یک لحظه بمان تا که تـو را سیر ببیـنـم هر چند امید و ثمـری نیســـت

فعلآ

سارا خانم شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 02:50 ب.ظ http://biriaaa.blogsky.com

سلام رفیق
خوبی
خوشی
-----------------
من همیشه میام اینجا
نگی بیوفام
گاهی نمیدونم چی برات بنویسم
--------------------
وقتی بوف کور رو خوندم دوم دبیرستان بودم
هیچی ازش نفهمیدم
بار دوم ترم ۴ دانشگاه بودم
باز هم حالیم نشد
امسال دوباره خوندمش
و البته باز ..............
نمیدونم من کلا نمیتونم صادق هدایت رو درک کنم
برام.......غریبه
------------------
خوش باشی
و امیدوار

سیاوشی شنبه 7 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:34 ب.ظ http://arezoo62.blogsky.com

سلام بازم حرفای دلتو زدی ولی همیشه توی حرفامون با همه نا امیدی چشم انتظاریم........ زیبا بود برای اینکه حس کردم حرفاتو چون خودم دارم زندگی می کنم با دردها........ دلت شاد...........

بهار(دختر غریب بارون یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 06:08 ب.ظ http://www.baharebarooni.mihanblog.com

سلام دوست ساکت من نمی دونم چرا احساس کردم احساس پاییز همسایه احساس دله تویه .....نمی دونم چرا حسه سکوتی که پشت دیوار داری منو یاد برگهای زرد پاییز انداخت....
به هر حال هر دو زیبا هستند
راسی به روزم..... اگه بر من ببارین خوشحالم کردین
بمونی خوب من
بهاربارونی

یاسمین ( حرفهای یه دختر غمگین یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 08:58 ب.ظ http://rue.blogsky.com

چه خستم...ککاش دیواری بود که می تونستم بهش تکیه کنم...اما افسوس که دیوار من کاه گلی بود...

نسی جوون یکشنبه 8 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 10:26 ب.ظ

به نام خدا
سلام دوست جوونی....
خوبییییییییییی؟
نماز روزت قبول باشه.....
دلم خیلی واستون تنگ شده بود...
تو این شب دلم خیلی می خواست حرف بزنم....
دوست جوونی خیلی داغونم....
هر کاری می کنم نمی تونم....
خستم... با این وضع کلاسا هم که دیگه بدتر....
یه روزم نمی تونم برگردم اهواز:گریهههههههه
اوضاع احوالت...؟
خوبی؟؟؟؟؟

***بهار-فرشته معصوم*** دوشنبه 9 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:24 ب.ظ http://www.sinlessangel.blogsky.com

سلام دیوار خوبی؟؟؟
اتفاقی پیدات کردم حالا حالا ها هم ولت نمی کنم.
آخه وبلاگت خوشگله.مگه تقصیر منه؟؟؟
خیلـــــــــی خوشحال شدم.به منم سر بزن.
با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن.
با آرزوی بهترینـــــــها:بهــــــــــار

نسی جوون سه‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:09 ب.ظ http://www.nasrintanha.blogfa.com

به نام خدا
سلام دوست جوونی...
خوفیییییییییییی؟
بلاخره آپش کردم:دی
بدو بدو بیاااااااااااااااااااااا
یا حق!

مجمع وبلاگ نویسان اصلاح طلب سه‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 03:42 ب.ظ http://yaranebaran.blogfa.com

به شما لینک دادیم
موفق باشید

حسرت پرواز چهارشنبه 11 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.hasrate-parvaaz.blogsky.com

سلام دوست گلم.بازم عالی نوشتی.لذت بردم.راستی...آپم و چشم به راه.پیشم بیا .شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد