سلام

زندگی داره خیلی سخت می گذره...

به سختییه که الکی باید بخندی....

شاید الکی خوش باشی....

خنده تلخ...

 

موبایلم خاموشه....!!

اینقدر خاموشی دیده که یادش رفته روشنی چیه...

تا روشن می شه دنیای اس ام اس میاد...

...........کجای؟....چرا تلت خاموشه....نیستی؟.....

ولی اونا نمی دونن تو دله دوستشون چه خبره...

بابا اینا که دوست نیستن....

بابا اینا سرگرمین...

می دونی........همه یه جورایی برای سرگرمین....

حوصله کسی رو ندارم...

نمی دونم دوستام تا زنگ می زنن....

از غصه عشقای خیالیشون برام می گن.....

ما هم باید گوش بدیم....

اما اونا می دونن که دله من از این چیزها خیلی پر از ایناست

شاید تعریف کردنه اراجیف را دوست دارن....

......بابا به من چه...کی به تو چی گفته.................

 

من یه اخلاقی دارم که با کسی زیاد نمی تونم تا کنم...

یکی از دوستام به یکی از بچه ها گفته بود:

می دونی این کسی که می بینی می خنده...وای اگر بی حال باشه دیگه نمیشه کنارش بود...

....حتی برای یه لحظه....

.............ولی من دوسش دارم.........................!!!!

من خودم موندم از این حرفش...

(دوسته خوبیه.؟؟؟.. اما دیگه نمی تونم به کسی اعتماد کنم...

نمی دونم....همه موندن از این اخلاقم....خودم هم موندم...

نمی دونم چم شده....

بی حس و حال شدم...

 

بابا تنهایی خوبه.....از همه چیز فعلا بهتره....

از همه چیز خسته ام...

نمی دونم....اما حوصله ندارم...

اینقدر سر رفته که تموم شده !

شاید بی خبری از همه بهتره...

زندگی هم داره سخت می گذره....

....سخت به سختیه اینکه بخواهی بفهمی اون وره دریا چه شهریه.....

یعنی می شه اون ورا یه شهری پیدا کرد که سهراب تو شعراش می گفت....

اگه می تونستم قایقی می ساختم....

دور می شدم از این خاک غریب.....

 

می دونی....بعد اوضاعیه....

می دونی تازه فهمیدم یه اشتباه کردم...

یه چیزهایی ازت بهم گفتن....وای بر من...

نمی دونم....فهمیدم....اشتباه...از من

یعنی راهی مونده....یعنی من همه پلها رو خراب کردم....

کجایی؟؟؟....پیدا هم نیستی......

تا کی خودم را سرزنش کنم....

..........فکر کنم دیگه خاطره شدی.......

وای چطوری با خاطرت سر کنم...........................