با سلام
دوستان گرامی خوبید.راستش روزهای بدی داره می گذره.روزهایی که مثله یک
فیلم همینطوری تکراره.بی خیال بابا ...همه گرفتارن ... زندگی من طوری شده
که نیاز به یک تکون داره حالا این تکون و توسط چی یا کی باشه خدا می دونه
حالا امیدوارم همچین تکون نده که یه دفعه زمین بخورم...
اگر اهمیت نمی دادی چه بر سره من می آید
و من هم بی اعتنایی به احوال تو نمی کردم
راهمان را کج نمی کردم و از کنار ملال و درد می گذشتیم
و گهگاهی از میان باران به بالا نگاهی می کردیم
و دو دل بودیم که کی را لعنت کنیم
زمانه...کوچه...خیابان...و.....و.....
عاشق باشید ولی سره کار نباشید...
سلام
ممنون که بهم سر زدی.منتظرتم.
سلام
ممنون بعد از مدتها به دیدنم اومدی
نمی دونم چه مشکلی داری اما امیدوارم هر چه زودتر اونطوری که تو دوست داری حل شه
شاد باشی
سلام
امیدوارم دستی یا هر چی زود پدیدا بشه تا تکونی بهتون بده همان بهانه برای زندگی کردن با فایده ؟!اما گاهی بد همه چیز با ادم کنار می اد. نوشته پایین برای متن شاید یه تغییر...این کلمه بی خیال خیلی عالیه اگه نبود نمی دونم چه کلمه دیگه جاش رومی گرفت. اره باهات موافقم بی خیال بقیه من هر وقت این حرف رو می زنم یعنی انقدر خودم شل می کنم روحم رو که هر چیزی که ازارم می ده از کنارم بگذره. یه رفیق دارم بهم می گه خیلی بی احساس و خودخواه می شی. اره خالی از هر حسی نسبت به دیگرون می شم واین خوبه.فرقم با شما انه که من دیوار دور خودم نمی کشم یه دایره می گشم که اگه باد هم خواست بگذره& بگذره یهو دیوار رو سرم خراب نشه!
سلام
دیواره من ترک برداشته اما هنوز خراب نشده در آینده شاید دست روزگار یا همون باد خرابش کنه .نمی دونم چی میشه...
سلام خوبی؟
یک سری به من بزن آپ کردم مرسی بای بای.
سلام.
ممنون.
روز بد نداریم!
اتفاق بد زیاد میفته ها!
ولی همیشه باید دنبال سوژه باشی٬واسه اینکه بدیا جبران بشه.
حتی چیزای خیلی معمولی.
سلام دوست قدیمی
دیگه حالی از ما نمی پرسی؟
راستی بهت بگم خودت رو الکی الاف نکن چون من سالهاست منتظر یه اتفاق یا یه نشونه از طرف خدا هستم که دوباره شروع کنم اما فکر کنم که یا خدا من رو از یاد برده یا اینقدر بد بودم که خدا حالش از من بهم میخوره چون دو سه بار خواستم برم پیش خدا اما هر بار نمیگذاشت.فکر کنم که دوست نداره که حتی من رو ببینه
یکی از بلاگر ها هم چیز خوبی میگه:
جایی که دیگر نمیتوان عشق ورزید باید آنرا گذاشت و گذشت....
اگه عاشق باشی حتی به اینشم فکر نمیکنی.
سربلند باشی.
اگه عاشق باشی حتی به اینشم فکر نمیکنی.
سربلند باشی.
دروود
دوست من فرق است میان آنکه یارش در بر است وانکه چشم انتظارش بر در
ممنونم که به این راه قدم گذاشتی
سبز باش و شاد زی
دلت دریا...
سلام عزیزم هیچ کس بد آفریده نمی شه این ماییم که بد می شیم و بد می بینیم.
منم زمین خوردم،تا دلت بخواد زمینم زدن ولی هر بار بعد از کمی تو لاک خودم بودن و کمی فکر کردن و به خودم اومدن سعی کردم از نو شروع کنم و به مسیر زندگیم ادامه بدم سعی کن بلند بشی و شروع مجددی رو از نو دنبال کنی و از تجربه های بدست اومده که خیلی وقت ها خیلی سنگین بدست میاری که جای جبران نداره،استفاده کنی.
بازم منتظر حضور سبزت هستم مهربان
معبودت نگهدارت
با سلام
در اوج جوانی زمین خوردن خیلی بده اونم طوری بخوری که نتونی به این راحتی بلند بشی.شایدم اینقدر نا توانم هستم که شکست را پذیرفتم من می خواهم تلاش کنم که
اگر الان شکست خوردم دیگه کاری نکنم که دوباره شکست بخورم .اما هنوزم نا توانم باید هنوز تلاش و فکر کنم....
گاهی نباید منتظر کسی یا چیزی بود. باید خودت تکونش بدی!
امیدوارم هرچه زودتر تغییر کنه. ممنون که بهم سر زدید. بازم منتظرتون هستم.
فقط خودتی که میتونی تغییر ایجادکنی
شاید...
اما نمی دونم چی بگم..
اندکی صبر...
روزگاری بهتر از راه می رسد!!!
سلام
صبر...همین صبر ما را از زندگی عقب می اندازه...
البته نه هر صبری..صبر همراه با ساکن بودن
نه صبری همراه با تلاش
البته شاید صبر ما یا من از نوع ساکنه..
من آپم. بهم سر بزنی خوشحال میشم. راستی کامنت من کووو؟؟؟
سلام ممنون که به ویلاگ منم سر زدی ان شالله بشتر با هم آشنا بشیم
موفق باشی
امیدوارم تکونش برات خبرهای خوب بیاره
نمی دونم ...شاید...
دوست عزیز زندگی همه همینجوری شده
امیدوارم هر چه زودتر مشکلتون بر طرف بشه.
خوشحال میشم اگه به من سر بزنی...بای
سلاااااام
اینو خیلی خوب گفتی ...سر کار نباشیم!!!
به نظر من اگر آدم در لحظه زندگی کنه هیچوقت سر کار نمی ره.
خوش باشی...
راستی
این شعر که نوشتی ترجمه یکی از آهنگ های پینک فلوید نیست؟
pigs on the wing
دقیقا... من عاشق ترانه های پینک فلویدم
سلام. چه اسم عجیبی دارید... سکوت دیوار... ببخشید که واسه بازدید کمی دیر شده. زندگیه دیگه.... ان شالله که اوضاع زندگی شما هم همین روزا بر وفق مرادتون بشه.
زندگی پره از فراز و نشیب
باید توکل کرد
امیدوارم اتفاق خوشی در زندگیت بیفته
راستی
با اجازت لینکتو گذاشتم
وبلاگ قشنگیه
تبریک
برخی تو
قهرمان فراموش شده
دوست خوبم سلام:
خاک در اندیشه ی باران نبود
هیچ نشانی ز بهاران نبود
بال و پر چلچله ها خسته بود
پنجره ی باغ خدا بسته بود
شب چه شبی بود!
شکوه آفرین
چشم به راه تو زمان و زمین
شهر اگر تیره و تاریک بود
لحظه ی لبخند تو نزدیک بود
تا تو فرود امدی از اوج نور
روح زمین تازه شد از موج نور
از نفس گرم تو گل جان گرفت
باغ طراوت سرو سامان گرفت
سبز شد از لطف تو صحرا و دشت
قافله ی چلچه ها باز گشت
آمدی و زمزمه آغاز شد
روزنه ای روبه خدا باز شد
امدی و نوبت فردا رسید
فصل شکوفایی کلها رسید
عاشقانه هایم از حالا مقدمت را گرامی میدارد.
سلام
وبلاگ خوبیه
موفق باشی
راستش دیگه خاطره نمینویسم
یعنی تصمیم گرفتم یه چیزای دیگه بریزم توش
اما ممنون که سر زدی